موضوع:
مسائل تقسیم کردن خمس
خلاصه جلسات پيش و اين جلسه :
در اين جلسه بحث كيفيت تقسيم خمس را آغاز نموده قول مشهور (تقسيم به شش سهم) و قول غير مشهور (تقسيم به پنج سهم) را نقل كرده ، ادله هر دو قول را ذكر ميكنيم. سپس اشكالات مرحوم آقاي خويي را به استدلال به صحيحه ربعي جهت اثبات قول غير مشهور نقل كرده ، در پايان بررسي كوتاهي درباره اين اشكالات انجام داده تفصيل بحث را به جلسات بعد وامينهيم.
متن عروه: مسأله1
: کمیت تقسیم کردن خمس
«يقسم الخمس ستة اسهم علي الاصح : سهم لله سبحانه و سهم للنبيصلي الله عليه وآله و سهم للامام عليه السلام و هذه الثلاثة الآن لصاحب الزمان ارواحنا له الفداء و عجل الله تعالي فرجه و ثلاثة للايتام و المساكين و ابناء السبيل …».
توضيح مسأله و نقل اقوال
مشهور علماء اماميه بر اين عقيدهاند كه خمس به 6 سهم تقسيم ميشود، يك سهم براي خدا ، يك سهم براي پيامبر و يك سهم براي امام ، اين سه سهم در حال حاضر براي حضرت بقية الله عجل الله تعالي فرجه بوده ، سهم امام ناميده ميشود. سه سهم ديگر هم سهم سادات ميباشد. از اين جنيد نقل شده كه وي تعداد سهام را پنج دانسته سهم الله را اسقاط كرده است، اين قول هم به صاحب مدارك
[3]
نسبت داده شده است ، ولي نسبت اين قول به ابن جنيد صحيح نيست بلكه نظر وي مطابق مشهور ميباشد؛ چرا كه علامه حلي در مختلف آورده :
«مسألة المشهور ان الخمس يقسم ستة اقسام … ذهب اليه الشيخان و ابن الجنيد و ابن البراج و باقي علمائنا ، و نقل عن بعضهم أنه يقسم خمسة اقسام»
[4]
محقق حلي هم در شرايع اين قول را با كلمه «قيل» آورده قائل آن را مشخص نكرده است
«يقسم ستة اقسام… و قيل بل يقسم خمسة اقسام و الاول اشهر»
.
[5]
از آنجا كه علي القاعده علامه حلي به كتبي كه در دسترس دايي خود محقق حلي بوده دسترسي داشته و در مختلف كه اقوال اماميه را جمع آوري ميكند، قائل اين قول را نشناخته است. برخي گفتهاند كه محقق با كلمه
«قيل»
به فتاوي برخي از علماء عامه اشاره ميكند.
البته ما قبلاً گفتهايم كه كلمه «بلا خلاف» يا «اجماع» در كلمات شيخ طوسي و محقق حلي و علماي اين دورهها به معناي «بلا خلاف بين المسلمين» يا «اجماع المسلمين» ميباشد و اختصاصي به فتاواي اماميه ندارد ولي ظاهراً كلام محقق ناظر به فتاوي اماميه است ، زيرا عبارت
«الاول الاشهر»
حتماً ناظر به اقوال اماميه است، چه در اينجا قول به تقسيم خمس به شش سهم ،اشهر اقوال تمام مسلمين را كه غالب آنها عامه بوده (و اكثريت قريب به اتفاق آن با اين گونه تقسيم مخالفند) نيست ، پس اين قول در ميان اماميه اجماعي نيست.
دليل قول مشهور
آيه شريفه
﴿و اعلموا انما غنمتم من شئ فأن لله خمسه و للرسول ولذي القربي و اليتامي و المساكين و ابن السبيل﴾
.
[6]
روايات بسياري كه اگر متواتر نباشند در حد استفاضه قوي بوده اطمينان به صدور آنها ميباشد.
اجماع اماميه ، مخالف شناخته شدهاي در مسأله ديده نشده است .
به عقيده ما اگر اجماع اتصال به زمان معصوم پيدا كند، بين مدركي و غير مدركي فرقي نيست.
دليل قول مقابل مشهور
در مقابل، صاحب مدارك
[7]
به استناد صحيحه ربعي سهام خمس را پنج سهم دانسته است.
صحيحه ربعي بن عبد الله
«بسند صحيح عن ربعي بن عبدالله بن الجارود
عن ابي عبد الله عليه السلام قال : كان رسول الله صلي الله عليه وآله اذا أتاه المغنم اخد صفوه و كان ذلك له ، ثم يقسم مابقي خمسة اخماس و يأخذ خمسه ، ثم يقسم اربعة اخماس بين الناس الذين قاتلوا عليه ، ثم قسم الخمس الذي اخده خمسه اخماس ، يأخذ خمس الله عزوجل لنفسه ، ثم يقسم الاربعة اخماس بين ذوي القربي و اليتامي و المساكين و ابناء السبيل ، يعطي كل واحد منهم حقاً ، و كذلك الامام يأخذ كما أخذ الرسول صلي الله عليه وآله»
.
[8]
از عبارت
«ثم قسم الخمس …»
به روشني استفاده ميشود كه تقسيم خمس ، به پنج سهم است .
كلام مرحوم آقاي خوئي
اين صحيحه فتواي منسوب به اين جنيد را ثابت نميكند.
اولاً: در اين روايت سهم الرسول حذف شده، در حالي كه در اين قول، سهم الله حذف شده است.
ثانياً: اين روايت دليل بر آن نيست كه پيامبر(ص) سهمي نداشته ، بلكه تنها عمل خارجي پيامبر را ميرساند. ممكن است پيامبر به جاي سهم خود (=سهم الله + سهم الرسول) به اكتفاء كرده ، تفاوت آنها را به ساير مستحقين بخشيده است.
ثالثاً : اگر از جواب قبل صرف نظر كنيم ، روايت ربعي معارض قرآن بوده و بايد طرح شود.
البته در ذيل روايت آمده :
«فكذلك الامام يأخذ…»
اين ذيل نيز دليل بر تقسيم پنج سهم نيست از دو جهت :
جهت اوّل : ممكن است تشبيه در اصل اخذ باشد نه در كيفيت اخذ ، يعني همچنان كه پيامبر خمس را اخذ ميكند، امام هم خمس را اخذ ميكند، اما چگونه آن را تقسيم ميكند؟ روايت بدان ناظر نيست.
جهت دوم : ممكن است امام هم همانند پيامبر قسمتي از سهم خود را به ديگر مستحقان خمس بخشيده باشد نه اين كه اصلاً حق نداشته است.
[9]
برخي ديگر (غيراز مرحوم آقاي خوئي) گفتهاند كه روايت را بايد حمل به تقيد كرد.
نقد كلام مرحوم آقای خوئی
بررسي قسمتهاي مختلف كلام مرحوم آقاي خويي را به جلسه آينده واگذار ميكنيم تنها اشاره ميكنيم كه اينكه تشبيه در ذيل روايت تنها در اصل اخذ باشد، بسيار خلاف ظاهر است، به خصوص در اينجا كه در دو قسمت روايت كلمه يأخذ وارد شده، يكي در صدر آن :
«يأخذ خمسه»
، ديگري در ذيل آن :
«يأخذ خمس الله عزوجل لنفسه»
. و بسيار بعيد است كه عبارت
«الامام يأخذ كما يأخذ الرسول صلي الله عليه وآله»
تنها به صدر ناظر باشد و به جمله اخير ناظر نباشد. نظير بحث استثنايی كه بعد از چند جمله ذكر شود ، در آنجا علماء گفتهاند استثناء حتماً جمله اخير را شامل ميشود ، در اينجا هم
«يأخذ»
در ذيل حديث جمله اخير را كه كيفيت تقسيم را بيان ميكند حتماً شامل ميشود.
فهرست منابع اصلي:
1 ـ العروة الوثقي (مرحوم سيد).
2 ـ مستند العروة الوثقي (تقريرات درس مرحوم آية … خوئي)
[1]
. مختلف ج3: 325، الفصل الثاني من كتاب الخمس (في قسمته)، مسأله اول.
[2]
. العروة الوثقى (للسيد اليزدي)، ج2، ص: 403.
[3]
. مدارك الأحكام في شرح عبادات شرائع الإسلام، ج5، ص: 396، احتج القائل بأنه يقسم خمسة أقسام بالآية الشريفة.
[4]
. مختلف الشيعة في أحكام الشريعة، ج3، ص: 325.
[5]
. شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ج1، ص: 164-165.
[7]
. مدارك الأحكام في شرح عبادات شرائع الإسلام، ج5، ص: 396، و يدل على هذا القول أيضا- أعني كونه يقسم خمسة أقسام- من طريق الأصحاب ما رواه الشيخ، عن الحسين بن سعيد، عن حماد بن عيسى، عن ربعي بن عبد اللّه.
[8]
. تهذيب الأحكام، ج4، ص: 128، ح365 و وسائل الشيعة، ج9، ص: 510، ح12602.
[9]
. موسوعة الإمام الخوئي، ج25، ص: 311، و لكن لا يمكن الاستدلال بها لما نُسب إلى ابن الجنيد.